همانگونه که بیان شد، زنان عرب قبل از ظهور اسلام دارای پوشش و حجاب شایسته نبودند و با آشکار کردن زینتها و نمایش برخی از اندام خویش در جامعه حاضر میشدند.
این وضع با تجلی خورشید تابان اسلام نیز ادامه داشت و آیات و دستورهای الهی به تدریج در شرایط و موقعیتهای مناسب نازل و برمدرم ابلاغ میشد، تا ایم که زمینة نزول آیات وجوب
حجاب و حرمت خودنمایی در جامعه و مجالس عمومی آماده شد و آیاتی که گذشت به مردم، به ویژه زنان ابلاغ شد.
اما به دلیل اهمیت موضوع که بیتوجهی به آن باعث فساد اخلاقی فردی و اجتماعی و تباهی ارزشهای راستین انسانی و الهی و جایزگین شدن ضدارزشها و حتی تلقی ارزش از آنها
میگردد، پروردگار عالم مجدداً آن را با لحن توبیخآمیز و هشدار دهندهای مورد تاکید قرار میدهد، اما چنانکه در بحث قبل گفته شد به دلیل موقعیت خاص و خطیر زنان پیامبراکرم(ص) خطاب را
متوجه آنان میفرماید؛ ولی در واقع همه زنان مخاطب آیه هستند و به اصطلاح یک تیر و دو نشان است، چنانکه میفرماید:
(وقرن فی بیوتکن و لاتبرجن الجاهلیه الاولی)؛ در خانههای خود قرار بگیرید و همانند دوران جاهلیت نخستین که زنان به منظور خودنمایی از منزل خارج میشدند در میان مردم ظاهر نشوید.
منظور از (قرن فیبیوتکن) این نیست که زن به طور کلی در خانه بنشیند، بلکه این است
که برای خودنمایی و نمایش جاذبههای زنانه در میان مردم که عامل تضعیف و سقوط ارزشهای الهی و انسانی است حاضر نشود، به قول استاد شهیدآیتالله مطهری:
تاریخ اسلام به صراحت گواه است که پیامبراکرم(ص) زنان خود را به سفر میبردند و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمیفرمودند. مقصود از این دستور آن است که زن به منظور خودنمایی از
خانه بیرون نشود و مخصوصاً در مورد زنان پیغمبراکرم(ص) این وظیفه سنگینتر و مؤکدتر است.
چنانکه سیرة حضرت زهرا(ع) نیز این بود که به هنگام نیاز و ضرورت، در جامعه حضور شرعی، صحیح و عفیفانه داشتند، نه حضور با پایین آمدن ارزش و شخصیت زن، از بین رفتن عفاف و پایمال
شدن ارزشها و حریمها. حضرت زینب(ع) نیز که در دامن مطهر آن بانوی بزرگ اسلام و مادر نمونه پرورش و تربیت یافته بود با حضور عفیفانه و حفظ ارزشها در کربلا و... درخشید و سازندة
حادثة عاشورا و حافظ اهداف بزرگ قیام حسینی گشت و به جوامع، بیداری و هوشیاری و حیات معنوی بخشید و خواهد بخشید.
«تبرج» به معنای ظاهر شدن در میان مردم است. برج ساختمانهای بلند نیز از همین ماده است، زیرا همیشه در برابر دیدگان مردم ظاهر است.
مقصود از جاهلیت نخستین(الجاهلیه الاولی)- چنانکه تفاسیر گویند- جاهلیت قبل از بعثت رسول گرامی اسلام(ص) بوده که در آن عصر وضعیت پوشش زنان، عفیفانه و خداپسندانه نبوده است،
در حالی که موضوع عفاف و حجاب زنان، حکم و فرمان مشترک فطرت تمام انسانها و شریعت تمام ادیان الهی میباشدو
بنابراین طبق این آیه، خودآرایی و خودنمایی و بدحجابی زنان، عمل جاهلانهای است که زنان عصر جاهلیت قدیم به آن مبتلا بودند و زنان مسلمان نباید زیربار چنین ننگی بروند. ضمن این که تعبیر
به جاهلیت نخستین نشان میدهد که جاهلیت دیگری همانند جاهلیت قبل از اسلام درپیش است و این در حقیقت یکی از پیشگوییهای قرآن کریم است، که کاملاً با عصر ما منطبق میباشد
و بلکه جاهلیت این عصر به اصطلاح متمدن به مراتب شدیدتر و بدتر و حتی به صورت مدرن است که مظاهر وحشتناک آن در دنیای غرب و کشورهای متمدن مادیگرات مشهود میباشد.
متاسفانه جوامع اسلامی و جامعه اسلامی ایران نیز تا حدودی تحت تاثیر فرهنگ مبتذل غرب قرار گرفته و بعضی از زنان و مردان مسلمان با فراموشی فرهنگ غنی اسلام و مخالفت با فرمان
پرودگار عالم دربارة وجوب حجاب عفیفانه و غیرتمردانه، پیرو فرهنگ بیگانه شدهاند و ننگ جاهلیت مدرن را به جان خریدند چنانکه از امام صادق(ع) از پدر بزرگوارشان امام باقر(ع) در تفسیر این
آیه مورد بحث:
(ولاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی)؛ چنین آمده که فرمودند: ای ستمون جاهلیه اخری؛ یعنی به زودی جاهلیت دیگری خواهد آمد.
لاقیدی، خودنمایی و سه دورة خطرناک فراروی امت اسلامی
این پیشگویی قرآن، در فرمایش پیامبر(ص) که مرتبط با وحی و متصل با منبع بینهایت علم الهی میباشد، به صورت شفافتر آمده است که نشان میدهد سه دورة بسیار خطرناک، امت
اسلامی را را میگیرد؛ به گونهای که هر دورهای نسبت به دورة قبل فجیعتر است، آنجا که میفرماید:
کیف بکم اذا فسدت نساءکم و فسق شبابکم و لم تامروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر؟ فقیل له: و یکون ذلک یا رسولالله؟ فقال: و شر من ذلک، کیف بکم اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن
المعروف؟ فقیل له: یا رسولالله و یکون ذلک؟ قال نعم و شر من ذلک، کیف بکم اذا رایتم المعروف منکرا و المنکر معروفاً؟ چگونه است شما را آن زمانی که زنان شما فاسد میشوند و جوانان
شما فاسق میگردند و حال آن که امر به معروف و نهی از منکر نمیکنید؟ به حضرت گفته شد آیا چنین میشود یا رسولالله؟ پیامبر فرمودند: بدتر از آن نیز میشود. چه میشود شما را زمانی
که به کارهای بد فرمان میدهید و از کارهای نیک باز میدارید؟
باز به حضرت گفته شد: یا رسوالله آیا چنین چیزی میشود؟! پیامبراکرم فرمودند: بله، بدتر از آن هم میشود. چگونه میشود برشما آن زمان که نیکیها درنظر شما بدو زشتیها در نظرتان نیک
جلوه میکند؟
ترتیب این سه مرحلة بسیار تلخ و ناگوار در فرمایش غیبی پیامبراکرم(ص) که از فاسد شدن زنان شروع و به منقلب شدن ارزشها و ضدارزشها ختم میشود، کاملاً طبیعی و منطقی و مرتبط با
یکدیگر میباشد که در خور دقت است، زیرا وقتی زنان بالاخص جوانان آنها در اثر عوامل گوناگون، از جمله فریب الفاظ زیبا و دلپسند و شعارهای فریبندة شیاطین، راموشی مقام با عظمت زن،
دوری از فرهنگ غنی قرآن و تربیت ناصحیح خانوادگی، اعتلای شخصیت خود را در بیحجابی و بدحجابی و خودآرایی و خودنمایی در جامعه و دوست شدن با پسران و امثال این امور پنداشتند که
اولین حرکتهای فاسدانه و فاسقانه است و از طرفی فریضة حیاتی امر به معروف و نهی از منکر از سوی زنان عفیفه و مردان مسلمان در این باره، ترک و فراموش گشت، جوانان که شهوت
جنسی آنان بیدار گشته، در اثر جاذبههای به نمایش گذاشته شدة زنان تحریک گشته و با طغیان و سرکشی غریزه، به وادی شهوات و ارتباطات نامشروع میافتند و در نتیجه، زنان فاسد و
جوانان فاسق میگردند.
با ادامة این حوادث ناگوار در دورة اول، کمکم دورة دوم فرا میرسد. در اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر، فساد زنان و فسق جوانان افزایش و ادامه یافته و همین امر علت تحقق دوره دوم
میشود. در این دوره جرات برفساد و فسق افزایش یافته و قبح و زشتی برخی از گناهان به ویژه گناه بزرگ و مستمر بدحجابیها و خودنماییها و روابط دختران و پسران از بین میرود؛ به
گونهای که به چنین گناهان و منکراتی امر میشود و غیرت و عفت و پاکی و حجاب دختران عفیف و پسران غیور مورد نهی و ملامت و تمسخر زنان فاسد و فریب خورده مردان کمغیرت یا
بیغیرت و ضعیف الایمان قرار میگیرد، اما این جا آخر کار نیست.
باز در اثر افزایش و ادامه این وضع در دورة دوم مخصوصاً با ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر از سوی خوبان و مسئولان جامعه و سیاه بودن کارنامة آنها نسبت به این واجب بزرگ الهی، به
تدریج دوره سوم، که معلول دوره دوم و فرزند ناخلف و میوة تلخ آن است، پدید میآید.
در این دوره به خاطر بیگانه شدن از فرهنگ ناب اسلام، افزایش گناهان، استمرار فسادها و فسقها و آلودگی و تاریکی دلها، حس تشخیص حق و باطل بسیاری از افراد جامعه به ویژه زنان و
دختران فاسد و مردان و جوانان فاسق از بین رفته و دگرگون میگردد؛ ارزشها در نظر آنها تبدیل به ضدارزش و ضد ارزشها تبدیل به ارزش میشود؛ تقوا، حیا، عفاف و حجاب اسلامی زنان که
فرمان فطرت و شریعت و طاعت پروردگار عالم است، عیب و ضدارزش محسوب شده و ولنگاری و بدحجابی و ضعف یا فقدان غیرت و عفت، که ضدساختار و آفرینش انسان و مخالف دستورهای
الهی است و خشم و غضب خداوند سبحان را بر میافروزد، نیک و ارزش و نشانة شخصیت و آزادی و روشنفکری و نظایر این عناوین جذاب شمرده میشود.
دوستی دختران و پسران مدال افتخار شمرده شده و علامت قهرمانی و نشانة شجاعت حساب میشود و دختران و پسران با عفت و حیا که افتخار و قهرمانی خود را با الهام از عقل و وحی،
در غلبه برهوس و شهوت و اطاعت از خداوند متعال و پیروی از ارزشهای راستین میدانند و از دوستی با غیرهم صنف خود دوری میجویند، هدف سلاح سرد و مورد تمسخر سادهلوحان غافل
قرار گرفته و افراد امل، بیعرضه، مرتجع و عقب افتاده، ناموفق، غیرمتمدن، بیفرهنگ و... معرفی میکنند، که متاسفانه بعضی از عزیزان جوان و نوجوان پاک و با حیا نیز تحت تاثیر چنین القائات
جاهلانه و بیدلیل و منطق قرار گرفته و خود را باختند.
با این که اهل حقیقت هیچگاه نباید تحت تاثیر القائات شیطانی قرار گیرند و از تمسخر و سرزنش نابخردان ملامتکننده نهراسند؛ (ولا یخافون لومه لائم).
چه قدر جای تعجب و تاسف است که کار بعضی از زنان و مردان و جوانان بدانجا برسد که پاکی و طاعت خداوند متعال نزد آنان جرم و عیب تلقی شده و پاکان و بندگان مطیع الهی مطود آنان
شوند و بیحیایی و مخالفت با خدای مهربان نزد آنها ارزشمند و نشانة رشد فکری و فرهنگی و شخصیتی باشد!
.: Weblog Themes By Pichak :.